سفارش تبلیغ
صبا ویژن

87/5/8
7:58 عصر

درباره امام زمان (کامل)

بدست حسین قلندری در دسته

درباره امام زمان (کامل)



امام زمان(عج)


نام: محمّد.


پدر: امام حسن عسکرى(ع).


مادر: نرجس.


القاب: حجت ، خاتم ، صاحب الزّمان ، قائم ، منتظَر ، و از همه مشهورتر مهدى.


شکل: چون ستاره درخشان نورانى ، و داراى خالى سیاه بر گونه راست .


زاد روز: شب نیمه شعبان 255 ، هنگام طلوع فجر.


زادگاه: شهر سامراء.


غیبت صغرى: از سنّ پنج سالگى به مدّت 69 سال.


نمایندگان: چهار نفر از شخصیّت هاى شیعه به نامهاى:


1 ــ ابو عمرو ، عثمان بن سعید بن عمرو عمرى اسدى ، وکیل و نماینده پیشین امام هادى و امام عسکرى علیهما السّلام.


2 ــ فرزند او ، ابو جعفر ، محمد بن عثمان بن سعید ، در گذشته 304.


3 ــ أبوالقاسم ، حسین بن روح بن ابى بحر نوبختى ، در گذشته 326.


4 ــ ابوالحسن على بن محمد سمرى ، در گذشته 329.


محل اقامت نامبردگان بغداد ، و کلیّه امور شیعیان و خواسته ها و نامه هاى آنان به وسیله این چهار نفر انجام و ردّ و بدل مى شد; و آرامگاه آنان نیز در بغداد مشهور است.


غیبت کبرى: با در گذشت چهارمین نماینده و سفیر آن حضرت از سال 329 آغاز گردید; و تا به هنگام فرمان الهى مبنى بر اجازه ظهور و قیام آن بزرگوار ، همچنان ادامه خواهد داشت.


نمـایندگان و وظـیفه مردم در دوران غیبت کبرى: کسیکه فقیه خویشتن دار ، مخالف هواى نفس ، و فرمانبر امر خداوند باشد ، او نماینده امام زمان است; و بر دیگران لازم است از او پیروى کنند; زیرا اینگونه افراد از طرف امام بر مردم حجّت اند ، و امام از طرف خداوند بر آنان حجت باشد


هنگام ظهور: آنگاه که منادى حقّ از جانب آسمان ندا دهد: حقّ با آل محمّد است. نام مهدى بر سر زبانها افتد; مردم دلباخته او شوند; و از کسى جز او سخن نگویند.


محل ظهور: مکّه معظّمه.


محل بیعت ( تعهّد مردم در پیروى از امام ): مسجدالحرام ، میان رکن و مقام.


نشانى: فرشته اى از بالاى سر او فریاد مى زند: این مهدى است ، او را پیروى کنید.


یادگار أنبیاء: انگشتر سلیمان در انگشت او ، عصاى موسى در دستش ، و بطور خلاصه آنچه خوبان همه دارند او تنها دارد.


یاران: سیصد و سیزده نفر ( به عدد اصحاب بدر ) ، افرادى باشند که هسته مرکزى زمامدارى او را تشکیل دهند; و در حقیقت کارگردانان اصلى قیام مهدى(ع) ، و کارگزاران درجه اوّل انقلاب جهانى اسلام خواهند بود که از اطراف جهان به دور حضرتش گرد آیند.


روش حکومتى: بر اساس قرآن و سیره پیامبر(ص) و امام امیرمؤمنان(ع).


شعاع و دامنه حکومت: سراسر جهان را فرا گیرد; و زمین را از عدل و داد پر کند در حالى که از جور و ستم پر شده باشد.


مرکز حکومت: مسجد کوفه ، ــ مرکز خلافت و حکومت جدّ بزرگوارش على(ع) .


چگونگى پیروزى بر دشمنان: همانند پیروزى جدّ عالى مقامش پیامبر اکـرم(ص) بر کافران و مشرکـان ، خداوند او را با گـروههاى منظّم هزار نفرى از فرشتگان یا سه هزار نفرى که از آسمان فرود آمدند یا پنج هزار نفرى که داراى نشان مخصوص بودند مدد داد; و نیز در جبهه هاى جنگ یاریش کند ، آنچنان که مؤمنان را در حال شکست در بدر و دیگر جبهه هاى فراوان و روز تاریخى حنین یارى و پیروز فرمود و در جنگ احزاب ، رعب و وحشت در دل کفار و مشرکان فرو ریخت.


مدت زمامدارى: روایات که ـ اکثراً مربوط به اهل تسنّن است ـ در این باره باختلاف سخن گفته ، امّا به عقیده شیعه خدا آگاه است.


وزیر و معاون: عیسى(ع) از آسمان فرود آید و به عنوان وزیر با حضرتش همکارى نماید.


برکات حکومت و رهبرى او: درهاى خیر و برکت از آسمان به روى مردم گشوده شود; عمرها به درازا کشد; مردم همه در رفاه و بى نیازى بسر برند; شهرها همه بر اثر آبادانى و سرسبزى به هم پیوسته گردند ، آنچنان که مسافران را به برداشتن توشه نیازى نخواهد بود; و اگر زنى یا زنانى تنها از مشرق به مغرب روند کسى را با آنها کارى نباشد.


(راه شناخت مهدى (علیه السلام)


براى شناخت حضرت مهدى (علیه السلام) و ویژگى هاى شخصى و کیفیت غیبت و ظهور او هیچ وسیله اى بهتر از آیات شریفه قرآن کریم و روایات معصومین (علیهم السلام)نیست. با اینکه در این زمینه و با اتکاى به همین آیات و روایات، بیش از هزار کتاب و رساله نوشته شده است بازهم به طور یقین مى توان گفت که در تمامى آنها، جز بخش کوچکى از معارف مربوط به این آخرین ذخیره الهى، تبیین نشده است. زیرا ابعاد وجودى او را ـ همچنان که در باره امیرالمؤمنین (علیه السلام)فرموده اند ـ کسى جز خدا و پیامبر(صلى الله علیه وآله وسلم)به تمام و کمال نشناسد. و باز کلام خدا و پیامبر و اهلبیت را هرکسى به درستى فهم نتواند کرد.


علاوه بر این، خاصیت دوران غیبت است که نمى توان مطمئن بود که همه فرمایشات آنان به ما رسیده باشد.


با این همه، آنچه در پى مى آید تنها مرورى بر پاره اى عناوین و ذکر نمونه هایى در هر باب است. بسان بر گرفتن قطره هایى از دریایى بى کرانه، که گفته اند:


آب دریا را اگر نتوان کشید***هم به قدر تشنگى باید چشید


(مهدى (علیه السلام) و قرآن)


الف) همپاى قرآن:


اینکه پیامبر اکرم (صلى الله علیه وآله وسلم) در سفارش مشهور خویش فرمود: «انى تارک فیکم الثقلین کتاب اللّه و عترتى ما ان تمسّکتم بهما لن تضلّوا ابداً» و بدین سان بر همپایى و همراهى خاندان خویش سلام اللّه علیهم با قرآن کریم، تأکید نمود، دلالت بر این دارد که در زمان ما، کتاب خدا قرآن کریم جز در کنار مهدى آل محمد (صلى الله علیه وآله وسلم) که یگانه ذخیره و باقیمانده این دودمان پاک است، کتاب هدایت انسانها نتواند بود و از گمراهى و سرگردانى مردم، جلوگیرى نتواند کرد.


و نیز اینکه رسولخدا (صلى الله علیه وآله وسلم) فرمود: «علىّ مع القرآن و القرآن مع علىّ لایفترقان حتى یردا على الحوض» با توجه به اینکه در این عصر، وصایت و وراثت حضرت على(علیه السلام) در همه مقامات ولایتى و شئونات هدایتى اش تنها از آن حضرت مهدى (علیه السلام)مى باشد، بر چنین همراهى و همپایى و معیّتى، بین او و قرآن نیز دلالت دارد.


ب) شریک قرآن:


همه ائمه بزرگوار، «شرکاء قرآن کریم» شمرده شده اند چنانکه بطور ویژه در یکى از زیارتهاى مخصوصه حضرت مهدى (علیه السلام) با تعبیر «السلام علیک یا شریک القرآن» از ایشان یاد شده است.


ج) تلاوت کننده و ترجمان قرآن:


از آن رو که تلاوت آیات کتاب خدا بهترین وسیله انس باخداست، و براى مقرّبان درگاه حق هیچ لذّتى بالاتر از خواندن قرآن و تدبّر در آن نیست، حضرت مهدى (علیه السلام) که در این دوران والاترین درجات انس و بالاترین مقامات قرب الى اللّه را داراست، شایسته ترین کسى است که به عنوانِ «یا تالِىَ کتابِ اللّه و ترجمانَه» مى تواند مورد خطاب قرار گیرد.


د) قرائت کننده و تفسیرگر قرآن:


براى قرائت و تفسیر قرآن کریم چه کسى شایسته تر از حضرت مهدى(علیه السلام)است که در این زمان «چراغ هدایت» و «حامل علوم قرآن» و «نگاهبان گنجینه دانش الهى» و «حافظ سرّ خدا» تنها اوست و «امانات نبوّت» و «ودیعت هاى رسالت» در این عصر تنها به او سپرده شده است؟ اوست که قرآن را چونان که پیامبر (صلى الله علیه وآله وسلم) و على (علیه السلام)قرائت مى کردند، قرائت مى کند و آنچنان که خداى محمد و على (علیهما السلام)مى پسندد و مقرر فرموده است، تفسیر مى نماید.


«السلام علیک حین تقرء و تبیّن».


چه خوش است صوت قرآن زتو دلربا شنیدن***به رخت نظاره کردن، سخن خدا شنیدن


هـ ) تعلیم دهنده احکام قرآن:


… صاحب الزّمان و مُظهر الایمان و مُلقِّن احکام القرآن…


«سلام خدا بر صاحب الزمان و آشکار کننده ایمان و تلقین و تعلیم دهنده احکام قرآن.»


و) احیاگر قرآن:


در آخر الزمان که سنّت هاى قرآنى به فراموشى سپرده شده و بسیارى از معارف این کتاب الهى از سوى کژ اندیشان به تحریف و تبدیل کشیده شده و حیات و حیات آفرینى آیاتش، در حصار جهل و هوس دنیا پرستان نادیده گرفته شده است، مهدى (علیه السلام)مى آید تا احیاگر این معجزه جاوید باشد و اسلام و مسلمین را در پرتو انوار فروزان آن جانى تازه بخشد.


«اللهمّ جدّد به ما امتحى من دینک و أحىِ به ما بُدّلَ من کتابک و أظهر به غُیّر من حکمک».


«خدایا از دینت آنچه به نابودى گراییده بوسیله او تجدید فرما. و از کتابت آنچه دگرگونى و تبدیل پذیرفته بوسیله او احیا کن. و از احکامت آنچه را که تغییر یافته بوسیله او آشکار گردان.»


برخى ویژگى هاى ظاهرى


شبیه پیامبر (صلى الله علیه وآله وسلم):


حضرت مهدى (علیه السلام) سیمایى چون سیماى پیامبر (صلى الله علیه وآله وسلم) دارد، در رفتار و گفتار و سیرت نیز شبیه و همانند اوست.


امیرالمؤمنین (علیه السلام) روزى به امام حسین (علیه السلام) نظر افکنده به اصحاب خود فرمودند:


«در آینده خداوند از نسل او مردى را پدید مى آورد که همنام پیامبر شماست و در ویژگیهاى ظاهرى و سجایاى اخلاقى به او شباهت دارد.»


زیبا و خوش صورت:


زیبایى اگر به اعتدال و تناسب اعضاى چهره، یا به گیرایى نگاه و نورانیّت صورت و جذّابیّت آن باشد، همگى در وجود نازنین یادگار پیامبر(صلى الله علیه وآله وسلم) به ودیعت نهاده شده است.


گشاده پیشانى:


پیشانى بلند و گشاده اش بر هیبت و وقار چهره زیبایش مى افزاید، و چنان نورى بر چهره و جبین او پیداست که سیاهى موهاى سر و محاسن شریفش را تحت الشعاع قرار مى دهد.


میانه قامت:


قامتى نه دراز و بى اندازه و نه کوتاه بر زمین چسبیده دارد، بلکه اندامش معتدل و میانه است.


داراى دو خال مخصوص:


خالى بر چهره دارد که برگونه راستش همچون دانه مُشکى میان سفیدى صورتش مى درخشد و خالى دیگر بین دو کتفش متمایل به جانب چپ بدن دارد.


در باره شمایل ظاهرى امام زمان(علیه السلام) پاره اى صفات دیگر از مجموعه روایات وارده در این باب مى توان بدست آورد:


* آن حضرت رنگى سپید، که آمیختگى مختصرى با رنگ سرخ دارد.


* از بیدارى شب ها، چهره اش به زردى مى گراید.


* چشمانش سیاه و ابروانش بهم پیوسته است و در وسط بینى او بر آمدگى کمى پیداست.


* میان دندانهایش گشاده و گوشت صورتش کم است.


* میان دو کتفش عریض است و شکم و ساق او به امیرالمؤمنین(علیه السلام)شباهت دارد.


* در وصف او وارد شده: «المهدىّ طاووس اهل الجنّة. وجهه کالقمر الدّرى علیه جلابیب النور».


«حضرت مهدى(علیه السلام) طاووس اهل بهشت است، چهره اش مانند ماه درخشنده است و گویا جامه هایى از نور بر تن دارد. «اللّهم ارنى الطّلعة الرّشیدة والغرّة الحمیدة واکحل ناظرى بنظرة منّى الیه».


«بار خدایا ! آن جمال بارشادت و پیشانى نورانى ستایش شده را، به من بنمایان، و چشمم را به نگاهى به او، سرمه کن».


انتظار فرج


l رسول اکرم (صلى الله علیه وآله وسلم):


«طوبى للصابرین فى غیبته، طوبى للمقیمین على محبته».


ینابیع المودة، ج 3، ص 101.


خوشا به حال صبر کنندگان در ایام غیبتش، خوشا به حال پایداران بر دوستى و محبتش.


l امیرالمؤمنین (علیه السلام):


«انتظروا الفرج ولاتیأسوا من روح الله، فان احب الاعمال الى الله عزوجل انتظار الفرج … والمنتظر للفرج کالمتشحط بدمه فى سبیل الله».


بحارالانوار، ج 52، ص 123.


انتظار فرج بکشید و از رحمت خدا ناامید نگردید، زیرا محبوبترین اعمال نزد خداى عزوجل، انتظار فرج است. و همانا منتظران فرج مانند شهیدانى هستند که در راه خدا، در خون خود مى غلتند.


l امام حسین (علیه السلام):


«… اما ان الصابر فى غیبته على الاذى والتکذیب، بمنزلة المجاهد بالسیف بین یدى رسول الله صلى الله علیه و آله».


اعلام الورى، ص 384.


… به تحقیق که صبرکنندگان در غیبتش بر اذیت ها و تکذیب ها، مانند مجاهدان با شمشیر در سپاه پیامبر (صلى الله علیه وآله وسلم)هستند.


l امام زین العابدین (علیه السلام):


«من ثبت على ولایتنا فى غیبة قائمنا، اعطاه الله أجر الف شهید مثل شهداء بدر و احد».


کشف الغمه، ج 3، ص 312.


هر که در دوران غیبت قائم ما، بر ولایت ما ثابت قدم باشد، خداوند پاداش هزار شهید مانند شهداى بدر و احد را به او عطا مى فرماید.


l امام صادق (علیه السلام):


«المنتظر للثانى عشر کالشاهر سیفه بین یدى رسول الله صلى الله علیه و آله یذب عنه».


غیبت نعمانى، ص 41.


کسى که منتظر امام دوازدهم است مانند کسى است که در کنار رسول خدا (صلى الله علیه وآله وسلم) و براى دفاع از آن حضرت شمشیر مى زند.


l امام موسى کاظم (علیه السلام):


«طوبى لشیعتنا المتمسکین بحبّنا فى غیبة قائمنا، الثابتین على موالاتنا والبراءة من اعدائنا، اولئک منّا و نحن منهم، وقد رضوا بنا ائمة ورضینا بهم شیعة، طوبى لهم ثم طوبى لهم، هم والله معنا فى درجتنا یوم القیامة».


الزام الناصب، ص 68.


خوشا به حال شیعیان ما که در غیبت قائم ما بر محبت و ولایت ما و بیزارى از دشمنان ما پایدار ماندند، آنها از ماو ما از آنهائیم. و همانا آنان امامت ما را پذیرفتند، ما هم آنها را به عنوان شیعیان خود پذیرفتیم. خوشا به حال آنها و باز هم خوشا به حال آنها، آنها به خدا قسم در درجه ما و در کنار ما در روز قیامت اند.


l امام رضا (علیه السلام):


«ما أحسن الصبر و انتظار الفرج»


منتخب الاثر، ص 496.


چه بهتر است صبر کردن و انتظار فرج کشیدن.


l امام جواد (علیه السلام):


«افضل اعمال شیعتنا انتظار الفرج»


غیبت نعمانى، ص 180.


برترین اعمال شیعیانمان، انتظار فرج است.


امام هادى (علیه السلام):


«لولا من یبقى بعد غیبة قائمکم من العلماء الداعین الیه، والدّالین علیه، والذّابین عن دینه بحُجج الله، والمنقذین للضعفاء من عبادالله من شباک ابلیس ومردته، لما بقى احد الا ارتد عن دین الله. ولکنهم یمسکون ازمة قلوب ضعفاء الشیعة کما یمسک صاحب السفینة سکانها، اولئک هم الافضلون عندالله عزوجل».


بحارالانوار، ج 51، ص 156.


اگر نه این بود که پس از غیبت قائم آل محمد، برخى از علما وجود دارند که به سوى او دعوت مى کنند و مردم را بهحضرتش سوق مى دهند و از دینش با استدلالهاى الهى حمایت مى کنند و ضعیفان از بندگان خدا را از افتادن در دام ابلیس و یارانش، رهایى مى بخشند، پس به تحقیق هیچ کس نمى ماند جز اینکه از دین خدا بر مى گشت. ولى آن عالمان زمان قلوب ضعفاى شیعه را مى گیرند همانگونه که ناخداى کشتى، سکّان و فرمان کشتى را مى گیرد و پس آنها نزد خداى عزوجل از همه برترند